به نام خدا
کاهش زمانی واسه پیشمانی وجود داشت
مقدمه
باسلام به دوستان عزیزم این داستان واقعیت داره فقط اسم های شخص واقعی نیستن هرکسی که این داستان رو میخونه میدونم گرفتاره همچنین کاری شده والان مثله من پشیمون هست تااخرش بخون../اسم پسره امید هست ودخترداییم مینا
شاید باورتون نشه ولی این داستان رو باچشمای گریون مینویسم...
دوست ندارم تنهام بذارید ودرنظرات به من کمک کنید...................
بقیه داستان برو ادامه مطلب
تابستان 1390 نویسنده :مسعود
تاریخ: سه شنبه 11 / 4 / 1398برچسب:یه اشتباه بود,
ارسال توسط مسعود
آخرین مطالب